من و تو
سلام عزیزم این روزها خیلی با مزه شدی و تا وقت گیر می یاری می ایی پیش من می گی تتاب یعنی کتاب بخون خیلی به یاد گیری علاقه داری جدیدا یک شعری رو می خونی که من فقط نون و عسل رو ازش متوجه می شم تو خودت عسلی عزیزم خیلی دوستت دارم پسرک مهربون وقتی پیشم دراز می کشی و دستت رو دور گردنم می اندازی وقتی نگات می کنم می فهمم که مامان خوشبختیم که تورو دارم. ...
نویسنده :
مریم
12:44